پست‌ها

نمایش پست‌ها از اکتبر, ۲۰۲۰

تولد مانوئل

قسمت قبل   خودش قبل از اواسط ژوئیه گفته بود برای تولدش می‌خواهد دوستانش را دعوت کند و از من هم خواسته بود بروم و   به قول خودش دوست‌های دیوانه‌اش را ببینم. از روز تولد گذشت و خبری نشد. سراغ گرفتم جواب داد هنوز در فکرش هستم. من هم دربارۀ هدیۀ تولد فکر و تحقیق می‌کردم. در نهایت شبی در رختخواب سر صحبت را باز کردم و گفتم برای کادوی تولدت بین عطر، هر چیزی با نشانه‌های فیلم‌های جنگ ستارگان و فندک زیپو مرددم. به عطر واکنشی نشان نداد و از دوتای دیگر خیلی خوشش آمد. سرانجام فروشنده‌ای را در اینترنت پیدا کردم که هر کلمه‌ای را که می‌خواستی روی فندک زیپو حک می‌کرد و برایت می‌فرستاد. قیمتش هم معقول بود. اما از بخت بد بسته در ادارۀ پست آلمان گم شد. بار دیگر ارسال کردند و بالاخره حدود یک ماه پس از تاریخ تولدش بسته را دریافت کردم. به تدارک جشن تولد هم خیلی فکر کردم. می‌خواستم کیک بپزم و بادکنک‌های رنگی بخرم و با لباس قشنگ و کفش پاشنه‌بلند بروم خانه‌اش. اما این کار سخت‌تر از این بود که در خانۀ خودم غافلگیرش کنم. بنا بر عادت می‌خواستم همه چیز را خودم درست کنم حتی ریسه‌ای که حروف «تولدت مبارک» ...

دومین سفر به دیار مانوئل

قسمت قبل برنامۀ کاری‌اش در ماه اکتبر جوری بود که بین دو شیفت بیشتر از یک هفته تعطیل بود. رفت پیش مادرش در همان شهر کوچک مرزی، رابنزبورگ. دوستانی در آنجا و نیز در شهر و روستای مجاور دارد که می‌خواست به آنها هم سری بزند. دوشنبه پنجم اکتبر راهی شد و یکشنبه یازده اکتبر پیغام داد «می‌توانی با قطار به اینجا بیایی؟ یک روز را با هم می‌گذرانیم و با هم برمی‌گردیم.» قبول کردم هرچند که پس از پرداخت شهریۀ دانشگاه آهی در بساطم نمانده بود. روی بلیط، شروع مسیر را همین ایستگاه متروی نزدیک خانۀ من نوشته بود اما وقتی آنجا رسیدم متوجه شدم قطاری به مقصد شمال شرق از آن ایستگاه حرکت نمی‌کند. فرصتی باقی نمانده بود. از دست خودم عصبانی شدم. به چپ و راست می‌دویدم و از هر کسی که بهش برخورد می‌کردم می‌پرسیدم کجا باید سوار شوم و هیچ‌کس جوابی نداشت. یکی با نخوت دست‌هایش را به کمر زده بود و در جواب سؤالم دو بار گفت انگلیسی حرف نمی‌زند. به مانوئل پیغام دادم و عکس بلیط را برایش فرستادم. گفت: «با اینکه در بلیط نوشته نشده، باید به ایستگاه فلوریدْزدورف بروی، آخرین ایستگاه مترو در شمال شهر. قطار بعدی کمتر از یک ساعت دیگر...